سلام
من شخصیت و علایقم مدام تغییر میکنه
وقتی دفتر خاطراتمو میخونم، حس میکنم نوشته ها متعلق به چند نفره نه یک نفر
از چیزایی که عاشقشونم، متنفرم
همه چیزو، هم قبول دارم و هم مخالفم
هر چیزی بعد یه مدت برام تکراری میشه و میرم سراغ یه چیز جدید
دلم میخواد همه چیو تجربه کنم
یه حس تنفر به کسانی که قبلا بودم دارم
با هرکس دوست بشم زودی ازش خسته میشم
دلم میخواد هر چیزی که تا الان خلق کردم، آتیش بزنم و نابود کنم
گاهی فکر میکنم، چی میشد اگه هر صبح در جسم یه شخص کاملا متفاوت، در یک مکان و زمان کاملا متفاوت بیدار شم و یک روز به جای هر نفر در دنیا زندگی کنم ...
یا اینکه سعی میکنم وجود نداشتن و کلا در این جهان نبودن رو تصور کنم
و اینکه ... خواب های خیلی عجیب و غریبی میبینم
آیا همه این احساسات و تفکراتو دارن یا فقط من اینطورم؟